روش های درمان انتقاد، سرزنش و حس حقارت در زندگی


از آنجایی که انسان ها دوست دارند مورد تایید، تعریف و تمجید دیگران قرار بگیرند و موفقیت طلبشان رهایشان نمیکند، بسیار بسیار به خود سخت می گیرند تا ثابت کنند عالی و منحصر به فرد هستند؛اما ...!
معمولا انسان ها کارهایی را میکنند که بعد از مدتی از انجامش پشیمان میشوند و شروع به خود خوری، خود آزاری و سپس به دیگر آزاری منتج میشود...!
چند نمونه از این مسائل را در اینجا مطرح می کنیم تا اجمالا باهم بررسی شان کنیم و ببینیم چه نتیجه ای حاصل میشود.
مثلا:
در مهمونی که رفته بودی کلی بی احترامی بهت شد و حرف و حدیث شنیدی، با تمام تلاشی که کردی تا خدمت و احترام کنی و مورد احترام قرار بگیری!
اغلب به محض اینکه مشغول کارهای خونه میشوی، شیر روی گاز سر میرود یا غذایت میسوزد!
بعد از اون همه سخت گیری و مته به خشخاش گذاشتن، با نامردی ازدواج کردی که معتاد از آب درآمد و دست بزن داره!
همه تلاشت رو میکنی و به آب و آتیش میزنی و مسئولیتهای همکارانت رو قبول میکنی، اما باز هم متاسفانه قبولت ندارند و پشت سرت حرف و حدیث میگن یا بقولی صفه میذارن... !
فرزندی که بعد از عمری مشقت و تلاش بزرگ کردی، از خانه و حتی از کشور رفت و تنهایت گذاشت و شاید خیلی هم حالی ازت جویا نمیشه!
در روزی که گذشت، بهم ریختگی شدیدی داشتی و ندونستی داستان چیه و چرا اینهمه بهم ریخته ای!
در هفته ای که پشت سر گذاشتی چند بار بیخود و بی جهت بهت زدن و یا تصادف کردی...!
این مسائل که مطرح شد شاید اتفاقاتی ساده و گاه برای اکثر افراد پیش بیاد و حتی همه گیر باشه، اما میتوانند روزها و شبهای متوالی حتی سالهای سال عمر و جوانی و میان سالی و سالمندی شما را مثل زهر تلخ کنند یا جهنمی ایجاد کنند. در واقع مسئله اینست که نه اتفاقات، بلکه افکار بعد از آن، فکرهایی هستند که شما را رها نمیکنند، گیر دادن به خود، و سرزنشهای مداومی هستند که باعث میشوند دنبال مقصر بگردید و همیشه هم انگشت اتهام به سوی خودتان باشد که مقصر اصلی همه جنجال ها و بههمریختگی ها و بدبیاریهای زندگی تان خودتان هستید.
متاسفانه حس سرزنش گری در امروز بیشتر یک حس زنانه است تا مردانه...! زیرا در خانواده های ایرانی، معمولا دخترها مسئول هر کاری تلقی و برای هر اتفاقی سرزنش و گاه تحقیر هم میشوند! حتی برای کوچکترین مسئله و حتی آسیب دیدن فرزند کوچک خانواده در بازی...
دفت کنید که این حس سرزنشگری به تدریج در زنان درونی، و با آنها بزرگ میشود.
وقتی همسر یا مادر میشوند، بیش از همه حس سرزنشگری دارند...
این خانم اگر خواستگار نداشته باشد، ایراد از اوست!
اگر خدای ناکرده شوهرش به دنبال خیانت باشد، مورد شماتت است که زن نبوده و قطعا زنانگی نکرده است!
اگر در خانواده، فرزندش صالح و سالم نباشد یا سر به راه و اهل درس خواندن نباشد، مادرش او را خوب تربیت نکرده است...
اگر فرزند متولد شده دختر باشد، زن مقصر است که چرا دختر زاست...!
و هزاران، هزار بهانه کوچک و بزرگ دیگر...
خدمتتان عرض شود: زنی که به طور مداوم از خودش به علت مشکلات ریز و درشت زندگی انتقاد میکند، یعنی روزی چند بار تکرار میکند که: تو خوب نیستی و همین باعث بروز احساس یاس و حقارت در او میشود.( واگویه چیست؟! را مطالعه کنید)
سرزنش کردن مدام متاسفانه اوضاع را از این هم بد و بدتر میکند، زیرا سرزنش یکی از دلایل عمده ابتلا به استرس، اضطراب و مهم تر از همه #افسردگی است.
حتما خانم های افسردهای را دیده اید که صبح تا شب مدام لعن و نفرین بر خودشان میبندند.
روزی چند بار سرنوشت و گذشته ی رقت بارشان را برای خود شرح و طول و تفسیر میدهند، خودشان را بدبختترین موجود بر روی زمین فرض کرده و علت این بدبختی را هم فقط خودشان میدانند.
در مواقع شکست، به طور حتم خود را فردی نالایق، احمق و بی مسئولیت میدانند.
از آنطرف، ابتلا به افسردگی باعث عدم اعتماد به نفس و بروز احساس پوچی و بی ارزشی در شخص شده و این تکرارهای مداوم بدبختی، درد و بیماری های گذشته را سنگینتر میکند.( در بخش "درمان بیماری ها بدون مصرف دارو" بیشتر مطالعه کنید)
اکثر ما در جایی از زندگی و کسب و کارمان، روزی تصمیمی اشتباه گرفته و عواقب آن را هم دیده ایم، اما در اتفاقات گوناگون، ما تنها فرد مقصر ماجرا نبوده ایم. مسائل ومشکلاتی که از سر گذرانده ایم باید ما را قوی و باتجربهتر کند، نه اینکه کرخت تر، ضعیفتر و افسرده تر نماید و از پا بیاندازدمان...!!!
سرزنش، دارکوب وار خودمان باعث میشود برای پوشاندن و ترمیم آن کمبود و حس حقارت، تصمیمهایی بگیریم که اوضاع را وخیمتر کند و این در حالی است که باید با انرژی بیشتر و اراده ای قوی به خودمان کمک کنیم تا مسائل را بدون بزرگ نمایی و مقصر جلوه دادن خود و بی گناه نشان دادن دیگران، ببینیم و حل کنیم.
لطفا مسائل و مشکلات قدیمی را در کنار گوشه ذهنتان باقی نگذارید و برای باز کردن گره آنها هرچه زودتر اقدام کنید و یااگر توانایی اش را ندارید از یک مشاور حاذق( دکترمحیی( حسین مهدیخانلو)) راهکار و راهگشا دریافت کنید و اجازه ندهید هر روز گره بر روی گره زده شود و یک روز متوجه شوید که مسائل ساده و پیش پا افتاده ی شما گره کور شده که دیگر با دندان انداختن نیز قابل گشایش نیست متاسفانه...!!!
اگر بخش "درمان بیماری ها بدون مصرف دارو# را مطالعه کنید متوجه میشوید خودتان بدست خودتان چقدر بیماری و بلا بر سر خودتون میارید و عمده این مسئله بیماری آرتروز است که اگر ادامه بدهید دچارش خواهید شد و یا اگر دچار شده اید درمانش را در بخشی که عرض شده بیابید...!!!
لطفا دست از سر خودتون بردارین ...
دکترحسین مهدیخانلو
دکتر حسین مهدیخانلو
معروف به دکترمحیی، روانشناس و رواندرمانگر، مشاور فردی و خانوادگی، روانشناس و مشاورخانواده، مشاور برخی از مدیران و مسئولین، مشاور و تسهیلگر روابط فردی واجتماعی، مدرس اصول وفنون مذاکره، مدرس ومشاور ارتباطات حضوری و غیرحضوری مدیران روابط عمومی، مدرس اصول و روشهای زندگی شاد وخانواده موفق باآموزه های دینی وتعالیم الهی، مبدع و مدرس دوره شگفت انگیز اکسیرموفقیت در زندگی شاد و کسب وکار موفق، دوره چله ی گشایش وموفقیت در زندگی، دوره چله ی شفا بيماري ها بدون دارودوا، دکترای روانشناسی بالینی، مشاورمدیران ارشدصنایع وسازمانهای خصوصی و دولتی، مشاورمدیران شهرکهای صنعتی وصنایع، عضو انجمن نانو، عضو انجمن مخترعین، عضو انجمن نخبگان کشور، نویسنده کتاب سرنوشت را میتوان از سرنوشت، دارای پروانه کوچینگ D.A.S از انگلستان، دارای مدرک(D.B.A) از وزارت علوم، عضونظام مشاور مدیران ومسؤلین کشوری ولشکری ازسال 76 تاکنون، جوانترین مدیر برگزیده ی شهری در ۲۰ سالگی، مشاور کسب وکارهای نوین باتوجه به فرآیند تحلیل افکار واندیشه و شرایط روز جامعه