ریشه یابی بیماری های جسم در روح خودمان!!!

دسته بندی: درمان بیماری ها بدون مصرف دارو ۲۰ دقیقه ۳ سال قبل
$blog->title

بامطالعات گسترده در درمان بیماری ها متوجه شده ایم که ریشه تمام بیماری های تن وجسم در روح انسان است! این مطلب یعنی اینکه در حقیقت هر بیماری که در جسم پدید می آید یک دلیل روحی، روانی دارد!

 باتوجه به تحیقات انجام شده در زمینه ی  روانشناسی  و درمان بیماری های روانپریشی و حتی جسم   که از حدود بیش از سه دهه بامطالعه بسیاری با همکاران روانشناس و حتی برخی  پزشکان برتر انجام گردیده و با توجه به بررسی های تاریخی مسائل مربوط به بیماری‌ها در شرق و حتی غرب  اثبات گردیده  که ریشه تمام بیماری های تن وجسم انسان در روح است!

این مطلب یعنی اینکه  در حقیقت هر بیماری که در جسم پدید می آید  یک دلیل روحی، روانی دارد!

باتوجه به این تحقیقات انجام گرفته  می توان با بر طرف ساختن افکار و اندیشه مربوط به آن و مرتفع نمودن  دلیل روحی آن دقیقا می‌توان بیمـــــاری جسمی پیش آمده را بامید خدا به طور کامل بر طرف نمود.

 اگر پا را کمی فراتر بگذاریم و سری به جدیدترین تحقیقات انجام گرفته در زمینه بیماری های جسمی و روحی بگذاریم، می بینیم که پژوهشگران در حال کار بر روی درمان بیماری های جسمی از طریق هاله ی دور بدن و... می‌باشند.

خوبست  که بدانید در دور بدن هر یک از ما انسان ها، هاله ای وجود دارد که کنترل سلامت  ما را عهده دار است... !

متاسفانه هر زمان بیمار می شویم بخشی از هاله دور بدنمان دچار تغییر می شود. 

حال اگر بتوانیم از راهی به آن هاله دسترسی پیدا کنیم و آن را به حال اولیه درآوریم، بیماری جسمی به طور کامل برطرف خواهد شد ان شاالله !

درباه ی تاثیر روح بر روی بدنمان مباحث فراوانی وجود دارد که سر فرصت بیشتر به آنها خواهم پرداخت و حتی در سایت سرماس WWW.MOHIE.IR  وتلگرام خود به نام( دکترمهدیخانلو )
@drmahdikhanloo ی کانال و سایت، مطالب بسیاری را برای اعضا بیان کرده ام و فقط این را عرض کنم که روح نیز از کلام و افکار ما تاثیر میگیردکه بایستی بسیار دقت کنیم که افکار و اندیشه مان به هرز نرود و اجازه ندهیم که كلاممان نیز بیراهه و هرز نرود که مشکلات فراوان در زندگی برایمان پیش خواهد آورد و بدتر از آن اینکه متاسفانه برایمان بیماری به ارمغان خواهد آورد!


امیدوار هستم که همیشه سالم، سلامت وتندرست باشید.  ولی اگر خدای ناکرده دچار بیماری و درد  شدید در مبحث هر یک از بیماری ها را با علت العلل  روحی روانی شان آورده ام که پیشنهاد میکنم  با مطالعه اصل بیماری و علت بوجود آمدنش و روش درمان  توسط افکار و اندیشه و بدون مصرف هیچ داروی درمان کنید.

بیماری که آزارتان می‌دهد و از آن رنج می برید را در لیست زیر بیابید و با علت روحی، روانی آن آشنا شوید، و یقین داشته باشید با برطرف کردن علت روحی اش، بیماری جسمی تان درمان خواهد شد بفضل الهی. 

 لطفا تعجب نکنید!      فقط امتحان کنید…!


معده:
همه ی عقاید و تجربه های تازه ی ما رو هضم می کنه. وقتی معده درد گرفتین از خودتون سوال کنین معده ی شما چه چیز یا چه کسی را نمی تواند بپذیرد؟!
ببینید چه چیزی دل و روده ی شما را به هم می ریزید؟!

ناراحتی های معده نشانه ی آن است که نمی دانیم چگونه تجربه ی تازه ای را هضم کنیم و از آن می ترسیم!
(در زمانی که هواپیما اختراع گردید تعداد بسیار زیادی از افراد به هنگام پرواز از کیسه های تهوع استفاده می کردند. چون هضم این تجربه ی جدید برای آنها سخت بود!!! اما حالا  تعداد کسانی که از کیسه های تهوع در هواپیما استفاده می کنند خیلی نادره شده و معمولا خیلی ها نمیدونند برای چی اصلا این پاکت ها رو  گذاشتن و بعضی ها هم خوششون میاد و اونو باخودشون بر میدارن می برن! 
چرا؟! 
چون عالب انسانها توانستند اندیشه ی پرواز را هضم کنند...)

زخم معده:
علامت بارز ترس مفرط از اینکه برای پدر، مادر، دوست، همسر، رئیس، و خودمان به اندازه ی کافی خوب نیستیم... 
 آنچه هستیم، دل و روده ی ما را به هم می زند و تاب تحملش را نداریم! 
متاسفانه برای جلب توجه و رضایت دیگران پدر خودمان را در می آوریم!
خاطر نشان شود کسانی که خودشان را تائید و دوست دارند، هرگز زخم معده نمی گیرند.


روده ها:
درد روده ها نمایانگر عدم توانایی ما برای رها کردن است. 
رها کردن چیزهایی که به آن نیاز نداریم.
حتی اگر افرادی که یبوست دارند، براستی خسیس نباشند، معمولا “اعتماد ندارند که همیشه به اندازه ی کافی خواهند داشت به روابط کهنه ای می چسبند که برایشان رنج می آفریند. می ترسند لوازم و لباسهایی را که سالها در گنجه مانده به کسی داده یا  دور بریزند، مبادا که روزی به آنها نیاز پیدا کنند!!! 
در مشاغلی که خفه شان می کند متاسفانه مسرانه  باقی می مانند یا هرگز برای تفریح خود خرج نمی کنند تا پولی برای روز مبادا کنار بگذارند.
توجه داشته باشید که اگر پولی که بایست برای تفریح خرج کنید، نکنید، روزی خواهد آمد که چند برابر آن برای مداوا ی بیماری تان هزینه و خرج کنید!

 

پا ها:
ما را در زندگی به پیش می رانند. 
ناراحتیهای پا معمولا“ نشان دهنده ی آن است که از پیشروی در مسیری خاص می ترسیم. 
رانهای بزرگ و چاق علامت آکنده بودن از نفرت های دوران کودکی است.
 وقتی نمی خواهیم کاری را انجام بدهیم، ناراحتیهای جزئی تر، پا را می آفرینیم!

واریس نمایانگر ماندن در شغل یا مکانی و جایست  که از آن نفرت داریم. 
و رگها توانایی حمل شادمانی را از دست می دهند و مارا درگیر می کنند!
آیا شما مطمئن هستید به مسیری می روید که واقعا خودتان می خواهید...!؟؟؟ 

 

 زانوان:
درد زانوان، با انعطاف پذیری ارتباط می یابد!
زانوان نمایانگر خم شدن و زانو زدن و غرور و خودپسندی و سرسختی و لجاجت هستند. 
معمولا “به هنگام پیش رفتن می ترسیم که مبادا زانوان ما خم شوند و آنوقت است که  انعطاف ناپذیر می شویم!
این ترس، مفاصل را سفت و سخت می کند. 
می خواهیم به پیش برویم اما نمی خواهیم راههای خود را عوض کنیم.
شفای درد زانوان به درازا می کشد چون به خودپسندی ما که ریشه دار و عمیق است بر می گردد... !

دفعه ی بعد که زانوهاتون درد گرفت از خودتان بپرسید کجا خود را محق پنداشته اید و کجا نپذیرفته اید که به چیزی خلاف میل تان، تن بدهید؟

سرسختی را دور بیفکنید و بگذارید رها شود.
برای رهایی از درد زانو باید انعطاف پذیر باشیم.


کف پا:
به فهم و شعور ارتباط می یابد!
ادراکی که از خود و از زندگی و گذشته و حال و آینده داریم!


پوست :
نمایانگر فردیت ماست! ناراحتیهای پوستی معمولا “به این معناست که احساس می کنیم فردیت ما به طریقی مورد تهدید قرار گرفته است!
احساس می کنیم که دیگران بر ما اقتدار و سلطه دارند!
بسیار پوست نازک هستیم و در جلد ما می روند. 
احساس می کنیم پوست ما را درسته می کنند و... 
اعصاب ما درست زیر پوست مان قرار دارد. 
یکی از سریع ترین راههای شفا و درمان  ناراحتیهای پوستی این میباشد که هر روز بارها در ذهن خود بگوئید:
مـن خـود را تـائیــد می کنم

و با این مانترا وکلام، اقتدار خود را دوباره به دست بگیرید.


بی اشتهایی و اشتهای مفرط:
نشانه ی نفی زندگی خود بصورت شدید و انزجار مفرط از خویشتن است!

خوراک اصلی ترین و اساسی ترین سطح تغذیه است...
چرا به خود خوراک نمی رسانید؟!
چرا می خواهید خود را محکوم و مجازات کنید؟

چه چیز هولناکی در زندگیتان می گذرد، که می خواهید  خود را از آن رها و خلاص کنید؟!
نفرت از خود باعث بی اشتهایی یا اشتهای مفرط می شود. 
هر دو  گونه هایی از مجازات خود هستند به این خاطر که فکر می کنیم دوست داشتنی و مورد توجه نیستیم و اگر به گونه ی دیگری بودیم شاید دوستمان داشتند...!!! 

 

آرتـــــــــروز(ورم مفـاصـل):
بیماری ناشی از الگوی انتقاد بی وقفه است...! 
نخست انتقاد از خود و بعد انتقاد از دیگران و همه کس و همه چیز... !

کسانی که آرتروز دارند، قربانی “کمال گرایی و موفقیت طلبی” هستند!
 نیاز به اینکه در همه وقت و هر شرایطی باید کامل باشند!
آیا شما کسی را در این سیاره می شناسید که ” کامـل مطلق ” باشد؟!

چرا معیارهایی برای خود تعیین می کنیم که به ما می گوید برای اینکه پذیرفتنی شویم باید حتما ” ابرمرد” یا “ابرزن” باشیم... ؟!

متاسفانه این بیان افراطی ناشی از این حس درونی است که “آنقدر که باید خـوب نیستم.”


آســــــــم:
محبت محبوس در دل می باشد!
آسم ناشی از این احساس است که حق ندارید برای خود نفس بکشید! 
کودکان مبتلا به تنگی نفس معمولاً (وجدانی شدیداً بیدار) دارند و از هر چه در محیط زندگی شان نادرست به نظر می رسد احساس گناه می کنند!
نخست” احساس بی ارزشی ” و سپس احساس گناه و آنگاه نیاز به مجازات خود 
آنگاه بدنبال مجازات خود می‌روند و تا برای خودشان درد نیافرینند رها نمی‌کنند!!! 


 جوش، کورک، دمل، سوختگی، بریدگی و هرگونه تب، زخم، جراحت، التهاب و تورم:

تماما نشانه ی خشم و انزجار و نفرت هستند! 
هر اندازه در سرکوبی خشم بکوشیم، راه نشان دادن خود را پیدا می کند!
جوش و خروشی که می آفریند باید بارها رها شود و بیرون بریزد.
 میترسیم خشم ما دنیایمان را خراب کند، حال آنکه فقط کافیست با گفتن اینکه ”مـن از این مسـئله خشمـگینم ” خشــم خود را آزاد کنیم!
 البته همیشه نمی توانیم این را به بالا دست و رئیس مان بگوئیم!    اما می توانیم به رختـخواب خود مشت و لگد بزنیم یا در اتومبیل خود شیشه ها را بسته و جیغ بکشیم [  بنده خودم  و خانواده هر از چندگاهی باهم انجامش میدهیم] یا از روش مشت زنی به متکی ويا تبر به جان درختان خشکیده و... هم می‌توانیم استفاده کنیم و خودمان را تخلیه کرده و حتی انرژی مثبت به سمت خود مان جذب کنیم!
اینها راه های آسان و بی آزار جسمانی برای رها کردن خشم هستند... 

اشخاص معنوی اغلب معتقدند که نباید خشمگین شد!!!
خیلی از دوستان فکر می کنند این تمرینات ذهنی برای این است که ما هرگز خشمگین نشویم... 
البته همه ی ما در حال کوشش برای زمانی هستیم که دیگران را برای احساس های خود سرزنش نکنیم. اما تا موقعی که به این حس نرسیدیم، سالمتره که احساس اون لحظه ی خشم رو تصدیق کنیم و بعد از راههایی که گفته شد، اونها رو خـالی کنیم.


سرطان:
ناشی از انزجار و کینه و کدورت و نفرت دراز مدت است که آنقدر آن را در خود نگه می داریم تا سرانجام تن را می خورد!
 گاه رویدادی در کودکی، حس اعتماد را از بین می برد!   این تجربه هرگز فراموش نمی شود و شخص با حس دلسوزی به حال خود زندگی می کند و ایجاد روابط دراز مدت پرمعنا را دشوار می یابد.
 به علت نظام اعتقادی خویش، زندگی به نظرش رشته ای از نومیدی ها می آید!
احساس درماندگی و بیچارگی و فقدان در اندیشه اش نفوذ می کند و سرزنش دیگران برای مشکلاتش، آسانتر می شود!
متاسفانه مبتلایان به سرطان از خود بسیار بسیار و شدیدا  انتقاد می کنند!
آموختن رهاکردن و بخشیدن دیگران و دوست داشتن خویش و پذیرفتن خود ، کلید شفای سرطانها می باشد!
(بسیاری با همین روش ساده  به طرزی معجزه آسا درمان شده اند و هزاران بیمار سرطانی و ایدزی در موسساتی که در سراسر دنیا وجود دارند، از این روش شفا یافته و می یابند، که در چله شفا بدون دارودوا دکترمحیی به فضل الهی داشته ایم که شفا گرفته و به زندگی عادی خود ادامه می‌دهند که می‌توانید در بخش نتایج و دست آوردهای کاربران سایت و کانال تلگرام و ایتا  دکترمهدیخانلو، وویس ها و مطالب ارسالی شان را مطالعه کنید...) 


اضافه وزن:
نمـایانگر نیاز به حمایت است!
می خواهیم خود را در برابر آزار، تحقیر، انتقاد، پیشنهاد، جنسیت و مسایل جنسی و ترس از زندگی به صورت عام و خاص و هر چیز دیگر که خود بر می گزینیم، حمایت کنیم!
پیکار با چربی اضافه بدون از بین بردن ریشه ی اصلـی، بی فایده و برگشت پذیره!
 دوست داشتن و تائید خود، اعتماد به فرایند زندگی و احساس ایمنی، بهترین رژیم های غذایی هستند!

از اندیشه های منفی بپرهیزید تا اضافه وزن خود به خود از بین بره! 
لطفاشک نکنید، امتحان کنید!

خیلی از بچه ها مشکلشون هر چی که باشه، پدر و مادرشون توی دهنشون غذا می چپونن!
 اینها وقتی بزرگ می شن، به محض روبرو شدن با مشکل، اولین چراغی که در زندگی به روی ماهشون روشن میشه چراغ یخچالِ است که باخودشون هم می گن:   نمی دونم چی می خوام!   و بعد حمله... !


حـمـلـه:
نشانه ی تراکم لخته های خون در جریان مغز میباشد ، که نمی گذارد خون به مغز برسد. 
مغز کامپیوتر بدن انسان بوده و خون نیز نشان  شادی است!
رگ ها، راه های عبور شادی هستند.
 اندیشه ی منفی، مغز رو تعطیل و متاسفانه برای جریان گشوده و آزادانه ی محبت جایی نمی گذاره!
گاه زندگی مون رو به راهی می کشونیم که به خیر و صلاح ما نیست!
گاه حمله و ضربه می آفرینیم تا خود را وادار کنیم که به مسیری متفاوت بریم.
بلکه از این راه شیوه ی زندگی خویش را از نو باز سازی کنیم!


خشـکی بدن:
نشانه ی خشکی ذهنه!
 ترس ما رو وامی داره که به راه های کهنه بچسبیم و نرمش و انعطاف پذیری خودمون رو از دست بدیم.
 اگه معتقد باشیم که برای انجام هر کاری فقط یک راه هست، اغلب پی می بریم که سفت و سخت شده ایم.

 یکی از بهترین درمانگران می گوید که در ” پژوهشی احمقانه! ” پی برده است که برای شستن ظرف، بسته به اینکه چه کسی و با چه چیزی ظرف بشورد، بیش از 250روش متفاوت و مختلف وجود داره!


اگر گره ی کار ما در این باشد که تنها “یک راه” یا “یک دیدگاه” هست، بیشتر درهای زندگی را به روی خود صفت و محکم  بسته ایم!

پس فراموش نکنیم که کمی انعطاف پذیر باشیم چون همواره می تونیم راه های جدید بیابیم... 

توجه کنید که عدم نرمش مربوط به کدام ناحیه ی تن شماست و اون رو طبق این لیست الگوهای ذهنی، بررسی کنید تا بفهمید که در کجای ذهن خود سخت و خشک شده اید تا اونرو مداوا کنید…


 تـورم بـدن:
نشانه ی مسدود بودن و ایستایی اندیشه ی عاطفی است. 
ما اوضاعی را می آفرینیم که آزارمان می دهد و آنگاه به این خاطره ها میچسبیم.
 تورم اغلب نمایانگر اشکهای فرو نریخته و احساس گیر کردن و در تله افتادن، یا سرزنش دیگران برای محدودیت های خودمان است!

گذشته را رها کنید و بگذارید ذهنتون پاک بشه... 
از اندیشیدن به اونچه که نمی خواهید، باز بایستید.
 از ذهن خود برای آفرینش آنچه می خواهید استفاده کنید آن وقت تورم های بدن از بین می روند.

 

تـومـورهـا:
نشانه ی رشدهای کاذب هستند. 
میدانید که صدف برای حمایت از خود، یک دانه ی کوچک را بر می دارد و پوسته ای ضخیم دورش می کشد، که ما آن را مروارید می نامیم. 
ما هم این کار را، اما در جهت منفی، انجام می دهیم متاسفانه !
ما هم آزاری کهنه را بر می داریم و می پرورانیم و از اون محافظت می کنیم تا از بین نره و تا ابد باقی بمونه و در نهایت یک تــومــــور می سازیم به این هوااااا!

می شود تومورهایی را که گاهی بانوان با اون روبرو می شوند، عارضه ی “او بـه مـن بــد کــرد” نامید!

متاسفانه خانم هایی که آزاری عاطفی می بینند و احساس می کنند به زنانگی شون خدشه و لطمه وارد شده، دچار کیست می شوند.

لطفاً با محبت به پیامهای تنت گوش کن!

هر گونه به اصطلاح ” بیمـاری ” را خود ما در تنمون می آفرینیم اونهم توسط یک سری اندیشه ها (که می تونه ناشی از همون صفاتی باشه که در نیمه ی تاریکمون پنهان کردیم... )

خب! پس ما از روی بیماریهای بدنمون، می تونیم به اندیشه های پنهانی درونمون پی ببریم! (و قاعدتا “از روی این اندیشه ها به صفات نیمه ی تاریکمون... )

خدمتتان عارضم که کلمه ی بیماری از دو بخش تشکیل شده: ” بیم ” و ” آری ” به این معنی که بیم یعنی شک و تردید  و آری یعنی یقین... که  ما آنرا هم نیز به شک می اندازیم!

این را بدانید که 95درصد بیماری های ما از شک و تردید و ترس میباشد و هر بیمی در انسان تولید بیماری و درد میکنه!
و هر بیم، نتیجه ی وجود اندیشه هایی غیر یقینی در درون ماست! و ریشه ای ترین و بزرگترین بیم در انسان این است که : ” ترس از این که آنقدر که لازمه، خوب نباشم ! ” به همین دلیله که بهترین راه درمان هر بیماری یقین به برگشت سلامتی وانجام دستوراتی که در انتهادر قسمت[شفا بی دوا ]آورده‌ام و خویشتن دوستی با توجه به تکنیک آیینه و یا تکنیک عشق، بدون آنکه دچار خودپسندی و غرور بشوید می باشد.

در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است:   ای انسان دَردِ تو از توست و درمانش نیز از توست!

 

قابل عرض که کاربران، مشاوره گیرندگان و دوستان بزرگوار به بنده لقب دکترمحیی داده اند...
 آیا میدانید چرا؟! 
محیی یکی از صفات بارز  خداوند حکیم و کریم  است معنی آن یعنی زنده کننده!

لطفا با عظمی جزم  درمان مسائل و مشکلات روحی روانی و جسمی و یا حتی بیماری ات راشروع کن که محیی مطلق زنده ات خواهد کرد ان شاالله. 
اما طبق تمام عرایضم خداوند به تو کاری ندارد اگر تو خودت نخواهی!

لذا با اصلاح اندیشه ات شروع کن و شفای خودت را بدست بیاور و اگرنمی دانی از کجا شروع کنی یا نمی توانی من آنرا برایت در انتهای همین مطلب  محیا کرده ام!


     [[شفا بدون دارو و دوا]]

 چشــم ها:
نمایانگر گنجایش دیدن هستند!
 درد و تاری در چشمها یعنی نمی خواهیم چیزی را درباره ی خود یا زندگی یا گذشته و حال و آینده، ببینیم!

کودکان خردسالی که بی دلیل یکدفعه دچار ضعف چشم می شوند، به این دلیل است که در خانه شان چیزهایی می گذرد که نمی خواهند ببینند و چون نمی توانند این وضع رو عوض کنند بینایی خودشون رو ضعیف می کنند تا مجبور نباشنداون شرایط رو روشن ببینند!

حال در اینجا روی سخنم با شما دوستانی که عینک زده اید:   آیا شما می ترسید گذشته یا آینده رو شفاف ببینید؟ یا...!!! 

دوستان بسیاری که مشتاق بودن گذشته شون رو پاک کنند، وقتی به اون چیزهایی که یکی دو سال قبل از عینک زدن(که مایل به دیدنش نبودند) نگاه کردند و با تمرینات اون رو از تجربه ی خودشون زدودند، شفایی حیرت انگیز پیدا کردند به لطف خدا... 


سـردردهـا:
ناشی از اعتبار ندادن به خود است! 
وقتی سردرد گرفتین  از خودتون سوالی بپرسین که کجا و چگونه، خودتون مسبب اشتباه شدین؟!

خودتون رو از صمیم قلب ببخشید و رها کنید تا سردرد
به نیستی ازلی اش برگرده!

میگرن ناشی از خشم شدید سرکوفت شده است و معمولاً کسانی که میخواهند کامل و بی نقص باشندو خود را در فشار شدیدی قرار می دهند دچار اون می شوند!


مشـکلات ســیـنـوس:
  اگر در سمت راست صورت و نزدیک بینی باشه، نشانه ی این ایت که احساس میکنین یکی از نزدیکان داره شما رو از پا می اندازه!
یعنی اقتدار خودتون رو فراموش کردین و دیگران رو مسئول ناکامی تون می دونین!


گــردن و گلــــو:
  بسیار مــهم هستند، چون کار حائز اهمیتی را اداره می کنند.
 گردن انعطاف پذیر تفکر ما، قابلیت دیدن روی دیگر مسئله، و دیدن نقطه نظر اشخاص دیگر را نشان می دهد.
 هر گونه مشکل در ناحیه ی گردن، معمولاً نشانه ی این است که درباره ی نقطه نظرهای خود یا درباره ی مسئله و وضعیتی، سرسختی و یکدندگی به خرج می دهید!


 گـلــــو:
  نمایانگر قابلیت ما برای این است که بتوانیم ”حـرف خود رابــزنیم”  یا  ” آنچه می خواهیم، بخواهیم” یا بگوییم“. من این هستم” و از این قبیل... 

هر گاه در ناحیه ی گلو ناراحتی داشته باشیم یعنی احساس می کنیم توان آن را نداریم که حق خودمون رو بگیریم!

گـلــودرد نشانه ی خشــم است.
 اگر با سرماخوردگی همراه باشه، آنگاه آشـفـتـگی ذهـنی هم وجود داشته.

لارنـژیـت یعنی آنقدر خشمگـین هستیم که نمی توانیم حرف بزنیم!

گـلـو نشانه ی جریان خلاقیت در بدن است. 
وقتی خلاقیت ما سرکوب بشود یا ناکام بماند، اغلب ناراحتی گلو پیدا می کنیم... 

اشخاصی که سراسر عمر برای دیگــران زندگی می کنند، و همواره به جلب رضایت همــسر، خــانواده، رئیس و … مشـغولند، خلاقیت ناکام مونده ی اونها و این حس که هرگز نمی تونن به کاری که می خواهند بپردازند، باعث ناراحتیهای ورم لــوزتین و تیـــروئــید در اونها می شـه... 

“چاکــرای پنـــجم” که در گلوگاه است، جایگاهیست که دگرگونیها در اون صورت می گیره. 
هر گاه در برابر دگرگونی مقاومت می کنیم، یا هر وقت می کوشیم که عـوض بشیم، اغلب در گـلوگـاه خود فعالیت زیادی داریم!

هر وقت ســرفه می کنین فـکر کنید در برابر چه چـــــــیزی دارین واکنش نشون می دین؟
 آیا مـقاومت و سرسـختی در برابر چه چیزی است یا شاید هم فراینـد دگـرگونیـــست که به پیش می رود؟
 دقت کــنید در اون لحظه به چی فـکر می کردید؟
 هر وقت یکدفعه ســرفه می کنید، گـلـوتـون رو لـمــس کنید و بگـید “مـن مشـتاقم که عـوض بشوم _ مـــن مشــتاقم که عـوض بشوم!


دسـتـها:
نمایانگر توانایی و گنجایش در آغوش کشیدن تجربه ی زندگی است!
 بازوان با گنجایش و سـاعدهـا با توانایی ما ارتباط می یابند.
 هیجـانهـا و عواطف کهــنه را در مفاصل خود جمع می کنیم. 

آرنـــــج ها نشـــانه ی انعطاف پذیری ما در تغییر جهت هستند.

آیا شمـا در عوض کردن مسـیرهای زندگی خود انعطاف پذیر هستید یا اینکه هیجانات کهنه شما رو در نقطه ای معین ثابت نگه داشته؟!

برآمدگی های گره مانند در دستها ناشی از تفکر مفرط است. 

آرتروز در دستها از انتقاد به وجود می آید.

دستهای مشت کرده نشانه ی ترس است، ترس از دست دادن، ترس از کمبود، ترس از اینکه اگر دستها باز باشند، دار و ندار از دست برود!


 انـگشـتان دسـت:
هریک از انگــشتان معـنایی دارند!
 ناراحتی هر انگشت نشان می دهد که در کدام زمینه باید بیاسایید یا رهــا کنید!

ناراحتی انگشت اشــاره نشانه ی خشم و ترس است و “من” شما اخیراً از وضعیتی آزار دیده است!
انگشت شـــصـت نشانه ی مسائل ذهنی و نگرانیست!
انگشت اشــــاره نمایانگر” من “و ترس است!

انگشت وســــط نشانه ی جنسیت و خشم است. (هر گاه خشمگین هستید انگشت وسط خودتون رو بفشارید خشمــــتون رو کــم می کنه! اگر از دست یک مرد ​​خشمــگینید انگشت وســط دســت راســت و اگر از دســت یه زن خشــمگین هستید، انگشت وســـــــط دسـت چــپ تون رو در دســـت نـگــــه دارید و کمـــی بفشارید!)


انگشت انگشــتر نمایانگر اتحـاد و همچنین نمایانگر انــــــدوه است!

انگشت کـوچک با خانواده و همین طور تـظـاهــر ارتباط پیدا می کنه!

پشــت:
نـظام پشتیبانی ما را نشان می دهــد. 
ناراحتیهای مربوط به پشت معمولاً نمــایانگــر آن است که احساس می کنیم مورد پشتیـبانی نیستیم. 
اغلب می اندیشیم تـــنها پشتیبان ما، شغـــل یا خـانواده یا همــسر یا حتی فرزند مـاسـت در حالی که فراموش کرده ایم تنها پشتیبان نوع بشر فقط و فقط خــــــدا ست... 
و کائنات و خود زندگی، ما را کاملا “پشتیبانی می کـنند!

ناراحتی در بخش فـوقانی پشت، نمایانگر احساس عـــدم پشتــیبانی عـاطـــفی است، ناشی از اعتقاداتی از این دست که همـــــسر یا دوسـت یا رئیــس دوســتم نــداره و از من پشتــیبانی نمی کــــنه!

ناراحتی در وســط پــشت مربوط به احساس گــناه و همه ی چیزهایی است که پشت سر است. 
آیا از دیدن آنچه که پشت سرتان است، حراس دارید و می ترسید؟!

آیا چیزی را در گذشته پنهان کرده اید... ؟!

آیا فکر می کنید خدای ناکرده  از پشــت خنجر خورده اید... ؟!

کسانی که نگرانی مالی دارند (چه بی پـــول باشند چه پولــــدار اما همراه با نگرانی مالی) معمولا “در ناحیه ی تحــــتانی پـــشت قطعا احســاس درد دارند... !

 

ریــــه هـا:
   نمایانگر گنجایش ما برای گرفتن و بیرون دادن زندگی است. 
ناراحتی ریه ها معمولاً به این معناست که می ترسیم زندگی را فرو دهیم، یا شاید احساس می کنیم که حق کـامـل زیســتن را نـداریم!

  بیماری بزرگ شدن ریه ها و همین طور سیگار کشیدن، راههایی برای نفی زندگی است! 
آنها در اعماق وجود، خـــــــود را مستــــحق زیـــستن نــــمی دانند! سرزنش خــود، علت اصلی سیگار کشیدن و متاسفانه شدیدتر که شد به سمت مواد مخدر و گاها به سمت گل و ماری‌جوانا ختم می‌شود که در اکثر مراجعین که به آن اعتیاد پیدا کرده اند ریشه یابی کرده و به لطف الهی با تکنیک های خاص خود، آنان را درمان نموده ایم که پیشنهاد میشه حتما در پکیج اکسیرموفقیت یا در چله گشایش و موفقیت و یا در چله شفا بدون دارو دوا از نتایج عالی شون اطلاع کسب کرده و بهره مند شوید...


سیـــنه هــا:
نمایانگر اصل مــــادر شدن است! 
ناراحتی در سینه یعنی برای شخصی یا جایی یا چیزی یا تجربه ای ” زیـادی مــــادری”ُ می کنیم!

اگر ناراحتی سینه، سرطان باشد، علامت نفرت و انزجاری ژرف است از خـــود، اطرافیان و یا دیگری یا خصـوصا “شرایط مــوجود و.... !


قـلــب:
  نمایانگر محبت است. 

خــون:
 نمایانگر شادمانی، نشاط و شــادیاست. 

قلـب ما با محبت، شــادی را به ســراسـر تن و بدنمان  تلــمبه می کند!
هـــــــر گاه خـــــود را از شـادی و محبت محــروم کنیم، قلـب مــا چروک و ســرد می شود...!!!   در نتیجه جریان خون کند و آهسته می شود و ما را به سوی کم خــونی و آنـژین و حمــله ی قــلبی می کشاند.
ما کلمه ی حمله ی قلبی را به کار می بریم در حالی که قلب به ما حـــمـله نمی کند! ما در مصیبت و فاجــعه ای که خــود می آفرینیم، فـرو می رویــم و فراموش می کنیم شــــادیهای کــــوچک پیرامون خود را دریابیم!
سالیان سال چنان قلب خود را می فشاریم و شادی آن را خــالـی می کنیم که متاسفانه سـرانجام از کــار می ایستد! 
آنهایی که حـمـلــه ی قـلبی دارند هرگز آدمهای شــادی نیستند و اگر فرصت شاد بودن را به خودشان ندهند دوباره دچـار حمله ی قلبی خواهند شد... !

خـوش قلب، خـوشــدل، دلـسرد، ســیاهـدل، دلـگــرم، دلـــباز و…
 قـلـب شمــا چه طور قلبی است... ؟!


تــصـادفــات:
فـقــط تصادف نیـــستند! مانند هر چیز دیگـر زندگــی، ما آنها را می آفـــــرینیم!
 لــزومـا ” ما به این صراحت نمــی گـْوییم که: [ من می خواهم تصـادف کنم! ]... نه!
 اما صاحب آن الگوهای ذهنی هستیم که می تواند تصادف را به سوی خود فـرا بخواند متاسفانه ...!!! 

بعضی از مردم همیشه در معرض تصادف و صدمه هستند و برخی ها هم شکر خدا  در هیچ حادثه ای یک خراش کوچک هم بــر نمی دارند!(بنده، یک دخترعمو داشتم که از بالای پشت بام خانه با سر به پایین پرت شد  و فقط  ی خراش و جراحت کوچک و مختصر برداشت... ! باور نکردنی براتون، نه!!! ؟)


به هر ترتیب، هر گونه تصادف و لطمه نمایانگر خشم است!    نشانه ی انبوهی از ناکامیها...! به علت این که فکر می کنید این آزادی را ندارید که حرفتان را بزنید!
ضمناً نمایانگر عصیان بر ضد قدرت است، آنقدر خشمگین می شویم که دلمان می خواهد مردم را بزنیم!    اما در عوض، خودمان ضربه می خوریم! 
به هنگام خشم از خود، احساس گناه می کنیم و چون نیاز به مجازات پیش می آید، تصادف بهترین راه برای ارضای این نیاز  است که خودمان به آن دامن میزنیم متاسفانه... !
گاهی احساس می کنیم که تصادف تقصیر ما نیست و ما قربانی درمانده ی بازی سرنوشت هستیم.
 تصادف این امکان رو به ما میده که برای جلب همدردی و توجه، به دیگران رو کنیم! بعد از آن هم، مدتی حسابی در بستر می آسائیم و درد می کشیم!    بسته به این که درد در کدام ناحیه از بدن شما باشد، می توانید دریابید  که در کدام زمینه از زندگی احساس گناه می کنید... ! و حتی درهر ناحیه که مشکل پیدا کردید میتوانید با اندیشه درست آنرا مداوا کنید و حتی اگر در نواحی ستون فقرات یا گردن و جای دیگر باشد  نیز  درمانی دارد که اگر کمی حوصله به خرج دهید میتوانید در همین سایت یا سایت سرماس بنده، مطالعه نمایید !

میزان خسارت و صدمه ی به جسم، نمایانگر شدت نیاز به مجازات و محکومیتی است که برای خودمان در نظر گرفته ایم !

در پایان این مطلب برای شما كه با بزرگواری وقت گذاشتید و مقاله ام را مطالعه کردید، عرض میکنم: لطفا تلاش خود را به کار بگیرید و همیشه در حال بخشش خود و دیگران باشید و اجازه ندهید خطایی که مرتکب شده اید یا دیگران برایتان ایجاد  کرده اند بر وجود شما بنشینند و از ذخیره انرژی مثبت شما تغذیه کند و افکار و اندیشه و زندگی شما را مختل کرده و  زمین‌گیر و فلج و بیمارتان کند خدای ناکرده... !

تمام آنها و شرایط و... را ببخشید و رها و خلاص شوید وبسفارش اکید حضرت رسول (ص) هر روز صبح که از خواب خود برخاستید روبه قبله به خداوند عرض کنید: بارالهی هر کس بر گردنش حقی دارم بخشیدم و تو نیز یاری کن هرکس به گردنم حقی دارد ببخشد و مرا رها کند تا رها شده و زندگی الهی و عالی را تجربه کنم ان شاالله... 
به این کاری نداشته باشید که طرف ارزش بخشیدن را ندارد! به این توجه کنید که شما ارزش رها شدن و زندگی بی دغدغه و در آرامش را دارید. 
لطفا فقط برای 40 روز این مهم را انجام دهید و ببینید زمین و زمان دست به دست خم می‌دهند تا شما را به موفقيت های روزافزون و عالی برسانند به فضل الهی. 
هر تجربه و دستآوردی اگر بدست آورده اید لطفا در ذیل همین مقاله با ما به اشتراک بگذارید تا دیگران هم از نتایج عالی شما مطلع و به این امر مهم همت گمارند. 
      دکترحسین مهدیخانلو
Drmahdikhanloo.com

دکتر حسین مهدیخانلو



معروف به دکترمحیی، روانشناس و رواندرمانگر، مشاور فردی و خانوادگی، روانشناس و مشاورخانواده، مشاور برخی از مدیران و مسئولین، مشاور و تسهیلگر روابط فردی واجتماعی، مدرس اصول وفنون مذاکره، مدرس ومشاور ارتباطات حضوری و غیرحضوری مدیران روابط عمومی، مدرس اصول و روشهای زندگی شاد وخانواده موفق باآموزه های دینی وتعالیم الهی، مبدع و مدرس دوره شگفت انگیز اکسیرموفقیت در زندگی شاد و کسب وکار موفق، دوره چله ی گشایش وموفقیت در زندگی، دوره چله ی شفا بيماري ها بدون دارودوا، دکترای روانشناسی بالینی، مشاورمدیران ارشدصنایع وسازمانهای خصوصی و دولتی، مشاورمدیران شهرکهای صنعتی وصنایع، عضو انجمن نانو، عضو انجمن مخترعین، عضو انجمن نخبگان کشور، نویسنده کتاب سرنوشت را میتوان از سرنوشت، دارای پروانه کوچینگ D.A.S از انگلستان، دارای مدرک(D.B.A) از وزارت علوم، عضونظام مشاور مدیران ومسؤلین کشوری ولشکری ازسال 76 تاکنون، جوانترین مدیر برگزیده ی شهری در ۲۰ سالگی، مشاور کسب وکارهای نوین باتوجه به فرآیند تحلیل افکار واندیشه و شرایط روز جامعه 

  • {{ error }}
  • {{ suc }}
  • اگر دیدگاهی دارید میتوانید از طریق فرم زیر دیدگاه خود را در سایت درج کنید.
    مقالات مرتبط
    دکتر حسین مهدیخانلو
    معروف به دکترمحیی، روانشناس و رواندرمانگر، مشاور فردی و خانوادگی، روانشناس و مشاورخانواده، مشاور برخی از مدیران و مسئولین، مشاور و تسهیلگر روابط فردی واجتماعی، مدرس اصول وفنون مذاکره، مدرس ومشاور ارتباطات حضوری و غیرحضوری مدیران روابط عمومی، مدرس اصول و روشهای زندگی شاد وخانواده موفق باآموزه های دینی وتعالیم الهی، مبدع و مدرس دوره شگفت انگیز اکسیرموفقیت در زندگی شاد و کسب وکار موفق، دوره چله ی گشایش وموفقیت در زندگی، دوره چله ی شفا بيماري ها بدون دارودوا، دکترای روانشناسی بالینی، مشاورمدیران ارشدصنایع وسازمانهای خصوصی و دولتی، مشاورمدیران شهرکهای صنعتی وصنایع، عضو انجمن نانو، عضو انجمن مخترعین، عضو انجمن نخبگان کشور، نویسنده کتاب سرنوشت را میتوان از سرنوشت، دارای پروانه کوچینگ D.A.S از انگلستان، دارای مدرک(D.B.A) از وزارت علوم، عضونظام مشاور مدیران ومسؤلین کشوری ولشکری ازسال 76 تاکنون، جوانترین مدیر برگزیده ی شهری در ۲۰ سالگی، مشاور کسب وکارهای نوین باتوجه به فرآیند تحلیل افکار واندیشه و شرایط روز جامعه
    دسترسی سریع
    تماس با ما
    آدرس اول: تهران - پاسداران - خ شهاب - خیابان مهتاب - کلینیک دکترمحیی
    تلفن:  12-12-533-0935  
    آدرس دوم: تهران - شهریار - فاز 3 اندیشه - خیابان آزادی - امام علی علیه السلام - کلینیک دکترمحیی
    تلفن ثابت: 90-70-7-655-021   30-70-7-655-021
    کلیه حقوق متعلق به دکتر حسین مهدیخانلو می باشد.
    Design By M.Farahmand