معجزه تغییر سوال


برخی افراد تصور می کنند چرا بر چگونه مقدم است...! اما خوبست بدانید که اینگونه نیست، چون جواب چرا در چگونه هست، اما هیچگاه جواب چگونه در چرا نیست. چه عالی میشود بدانیم که چگونه برای رسیدن به جواب کامل تر است نه چرا...
زمانی که افراد به چرایی در مواجه شدن با یک موضوع خاص میرسند به درک عمیقی از موضوع نمی توانند برسند متاسفانه...! زیرا آوردن جواب چرا دلیل برای اصل موضوع و زیر سوال بردن آن است نه بررسی عوامل تشکیل دهنده آن و معمولا فرد با پرسیدن چرا به جای چگونه به جای بررسی عوامل مهمی که در ایجاد موضوع نقش داشته به بررسی دلیل ایجاد آن می پردازد و این در حالی است که اگر از چگونه استفاده کند، چون علاوه بر دلایل، بر عوامل تاثیر گذار و روند ایجاد آن آگاهی پیدا می کند می تواند نتیجه گیری و تصمیم گیری بهتری داشته باشد و قطعا در اینصورت بجای ملامت و توبیخ و توهین به دیگران یا حتی خود، بدنبال راه چاره صحیح برای حل مسئله پیش آمده نموده و در بلند مدت با نهادینه شدن چگونه بجای چرا، قطعا دستاوردهای فوقالعاده ای را برای خود، فراهم خواهد نمود. می توانید در راهگشای ذیل، درمورد استراتژی بهره بردن از چگونه و چطور بجای چرا مطالعه نمایید.
چند سال پیش یک مطلب از هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی دیدم که گفته بود " بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع میشود "...!!!
این مطلب خیلی ذهنم را درگیر کرد ...
اصلا نمیفهمیدم منظورش چیه!!!
تا اینکه یک #ویدئو از استیو جابز دیدم و یاد جمله هوسرل افتادم...
سوالاتی که استیو جابز در اون ویدئو پرسید هیچکدام با "چرا" شروع نشد(؟!)
خیلی برام جالب شد و چند کلیپ و مطلب دیگه از استیو جابز دیدم و جالب بود که هیچکدام از سوالهای جابز با "چرا" شروع نمیشد!!!
همه با "چگونه و چطور" شروع میشد،
که منو مجبور کرد قدری بیشتر به این موضوع بپردازم.
شروع به مطالعه کردم و آثار دیوید برنز و کیوساکی و رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگه که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند را مطالعه کردم و نتیجه برام #شگفتانگیز بود که در ادامه بیشتر براتون توضیح خواهم داد.
بشر موجودی #تجربهگراست و هنگامی که پدیدهای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت میشوند...
و
از اون نتایج در برخورد با پدیدههای جدید استفاده میکند.
در واقع وقتی ما یک سوال را با "چرا" شروع میکنیم، #مغز دنبال #جواب در تجربیات گذشته میگردد...!!!
به عنوان نمونه:
"چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بیتفاوت و ظلمپذیر هستند؟
و
چرا..."
جواب تمام این سوالات در #گذشته است.
واقعا: حرف هوسرل خیلی درست و جالبه...
نکتهای که متوجه شدم اینه که آدمهای تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل "ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و ..." سوالهایشان را با "چرا" نپرسیدن... که توانستند دنیای ما را تغییر بدهند.
آنها سوالهایشان را با "چگونه یا چطور" پرسیدند.
چگونه میتوانم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
چگونه میتوانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
چگونه سیاهپوستان به حق و حقوق برابر خواهند رسید؟
چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟
و
چگونه....
حالا سوالی که مطرح میشود: این است که " تفاوت سوالهایی که با چرا شروع میشوند با سوالهایی که با چگونه شروع میشوند در چیست ؟"
در ادامه به این سوال پاسخ میدهم.
همانگونه که در بالا اشاره کردم جواب سوالهایی که با "چرا" شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان میکنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارد.
به عنوان مثال جواب سوال...
"چرا من اینقدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟"
از این دست دلایل است:
چون "پدر و مادر من فقیر بودند...
خانواده ما پر جمعیت بود...
هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم...
از بچگی آدم بدشانسی بودم و ....".
این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من میپذیرم که تا ابد باید فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم...!!!
ولی جواب سوالهایی که با " چگونه یا چطور " شروع میشوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برونرفت یا حقیقت بخشی به چیزی را بیان میکنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوالهایی که با "چرا" شروع میشوند، جوابها آماده نیستند.
مثلا:
"چگونه میتوانم فقر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟
و ..."
پاسخ دادن به این سوالها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و نتیجه هرچه باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.
متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با "چرا" شروع میکنیم.
چند وقت پیش معلم فرزندم ی سوال ازشون پرسیده بود و گفته بود دربارهش تحقیق کنید:
"چرا محیط پارکهای ما پر از آشغال و زباله است؟"
برادرزادهم کلی جواب در مورد #بیفرهنگی مردم نوشته بود و از من خواست که جوابها را بررسی و ببینم درست است یا نه؟
مسلما اون معلم قصدش #فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری میپرسید بهتر نبود...
" چگونه محیط پارکهای ما میتواند همیشه تمیز باشد ؟"
تا: طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچهها یاد دهیم.
خوشبختانه اون معلم از پیشنهاد بنده استقبال کرد و خیلی هم خوشحال شده بود.
مسلما پاسخ سوال "چرا نمیتوانیم...؟"
با سوال " چگونه میتوانیم...؟"
خیلی #متفاوت است...
پاسخ اولی، در بهترین حالت دلایل ناتوانی
و
دومی راههای توانستن است.
پاسخ اولی، باعث نا امیدی و یاس
و
دومی پر از انرژی مثبت است.
دکتر حسین مهدیخانلو
معروف به دکترمحیی، روانشناس و رواندرمانگر، مشاور فردی و خانوادگی، روانشناس و مشاورخانواده، مشاور برخی از مدیران و مسئولین، مشاور و تسهیلگر روابط فردی واجتماعی، مدرس اصول وفنون مذاکره، مدرس ومشاور ارتباطات حضوری و غیرحضوری مدیران روابط عمومی، مدرس اصول و روشهای زندگی شاد وخانواده موفق باآموزه های دینی وتعالیم الهی، مبدع و مدرس دوره شگفت انگیز اکسیرموفقیت در زندگی شاد و کسب وکار موفق، دوره چله ی گشایش وموفقیت در زندگی، دوره چله ی شفا بيماري ها بدون دارودوا، دکترای روانشناسی بالینی، مشاورمدیران ارشدصنایع وسازمانهای خصوصی و دولتی، مشاورمدیران شهرکهای صنعتی وصنایع، عضو انجمن نانو، عضو انجمن مخترعین، عضو انجمن نخبگان کشور، نویسنده کتاب سرنوشت را میتوان از سرنوشت، دارای پروانه کوچینگ D.A.S از انگلستان، دارای مدرک(D.B.A) از وزارت علوم، عضونظام مشاور مدیران ومسؤلین کشوری ولشکری ازسال 76 تاکنون، جوانترین مدیر برگزیده ی شهری در ۲۰ سالگی، مشاور کسب وکارهای نوین باتوجه به فرآیند تحلیل افکار واندیشه و شرایط روز جامعه